من با سندرم ملکه زنبور عسل(Queen bee syndrome) آشنا نبودم. سقف شیشهای(glass ceiling)* را میشناختم و کف چسبنده(sticky floors)** را- ولی این یکی را از دوستم که دکترِ مدیریت منابع انسانی است یاد گرفتم. سندرم ملکه زنبور عسل وصف حال زنانی است که وقتی در موقعیتهای ممتاز شغلی قرار میگیرند نسبت به زیردستانِ زن خود سختگیری بیشتری دارند، اجازه نمیدهند سایر زنان به موقعیتهای ممتاز دست یابند و از کمک به آنها دریغ میکنند.
سندرم تزئین هندوانه شب یلدا را دیشب خودم ساختم، شاید معادل خارجی داشته باشد که من نمیشناسم. شاید هم چون بیشتر در فرهنگ ما رایج است معادل خارجی ندارد. سندرم تزئین هندوانه شب یلدا اشاره به تأکید بر الگوهای نقشی زنانه است وقتی توسط زنان فرهیخته و موفق و ممتاز جدی گرفته و بازتولید میشود. اشاره به مدیر ارشدی است که از فرق سر تا نوک پا را جراحی زیبایی کرده؛ پزشک جراحی است که خودش را هلاک کرده تا سفرههای آنچنانی(همه هم دستپخت خودش) برای تولد فرزندانش بیندازد. دکتر فیزیک جوان و موفقییست که قبل از ازدواج، یکسال تمام وقت صرف جزئیات مراسم عروسیاش کرده… تایپیستی است که ناخن میکارد؛ زن تازه زایمان کردهایاست که به فاصله چند ساعت، بزک کرده و خندان جلوی عکاسان ظاهر میشود، هنرپیشه پر کاریست که شش فرزند دارد، تازه عروس دانشجو و شاغلیاست که سحر بیدار میشود و قبل از رفتن به دانشگاه برای همسرش سفره صبحانه هفت رنگ میاندازد؛ عروسِ صاحب نوزاد مریضی است که تمام مدت مشغول برنامه ریزی برای تنظیم روابط با خانواده همسر و کم نیاوردن در رفت و آمدهاست… این زنان کوهنوردانی هستند که شاید با کفش پاشنه میخی روی صخرهها برقصند، ولی قهرمان نیستند… شاید بگویید علاقه شخصیشان است آلامد بودن و داشتن چندین فرزند و روابط خانوادگی زیاد و گعدههای دوستانه مفصل و پر تشریفات و درست کردن اقسام فینگر فودها و کیکهای ماهگرد و صبحانه هفت رنگ و سفره یلدا با هندوانه تزیین شده و هیکل قشنگ و موی بلند …اصلن تجسم زنانگی و مادری و همسریاند آنچنان که در عالم مثل افلاطون هست …شاید بگویید به توی بیهنرِ تک بعدی که همان یک بعدت هم بی عمق است چه مربوط!
مادام که این رفتارها نمایش بیرونی نداشته باشند، واقعن به منِ نوعی ربطی ندارد، ولی وقتی به برکت عالم کوچک مجازی، و گل سر سبدش اینستاگرام، به هر طرف که رو کنیم با نمایش این کمال لایزال مواجه میشویم قضیه فرق میکند…چراکه دامن میزند به زیاد شدن انتظارات اطرافیان و جامعه …اگر از مادران ما که نسل انقلاب بودند توقع میرفت همزمان همسران و مادران و شاغلان و مبارزان خوبی باشند، امروز فشار شدید اجتماعی درباره ظاهر و زیبایی و همهکارگی هم به آن افزوده شده… مد، لاغری، جوانی، فینگرفود، عکاسی سالانه آتلیه بچه، کیک تولد عمه همسرجان، باله در آب بچه، مهمانی سالگرد ازدواج، کلاس موسیقی بچه و البته هندوانه تزئین شده سفره شب یلدا، … به نظرم در انتشار و ترویج این کارها نه تنها فضیلتی وجود ندارد که به لحاظ اخلاقی محل اشکال است… نه تنها محل اشکال است که از آنطرف اگر فضیلتی باشد در پنهان کردن این تواناییها و هنرهاست برای پرهیز از ایجاد رنج مضاعف برای زنان و همسران و مادرانی که به لحاظ فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی نمیتوانند اینقدر کامل باشند و یا اگر بتوانند هم دارند در برابر این کلیشهها و گذاشتن بار بیشتر بر گرده زنان مقاومت میکنند.
*استعارهای که به موانع ناپیدایی اشاره میکند که اجازه نمیدهد افراد از سطح معینی در نظام سلسله مراتبی بالاتر روند.
** استعارهای که در تکمیل سقف شیشهای ساخته شده و به الگوهایی در ساختار اجتماعی/اقتصادی/ شغلی اشاره دارد که اجازه بالاتر رفتن از مشاغل خرد را به زنان نمیدهد.
بعد التحریر:
بعد از نگارش این مطلب همان دوست دکترم این دو اصطلاح مرتبط با بحث را نیز به من معرفی کرد:
اولی شبکه رفقای قدیمی/ پسران خوب (Old boy network)که به انحصارطلبی گروههایی از مردان اشاره دارد که از قدیم (مثلن دوره مدرسه) با هم بودهاند و وقتی به سمتهای مدیریتی میرسند همچنان در حلقه بسته خود کار میکنند. نمونهای که در ایران هم بی سابقه نیست: دانشآموختگان در مدارسی مانند نیکان و مفید و مثل آن.
دومی صخره شیشهای(Glass cliff) که قرار دادن زنان در سمتهای بالای مدیریتی است، درست در زمان و شرایطی که شانس پیروزی اندک و احتمال شکست در بالاترین حد است.
اطلاعات بیشتر درباره این اصطلاحات را اینجا و اینجا و اینجا بخوانید.