باستان‌شناسی سیاست‌های جنسی و جنسیتی

زمانی با شنیدن سرگذشت یکی از زنان معمولی یکی از شاهزادگان قجر از خودم پرسیده بودم  «جدی بعد از فروپاشیِ سلسله قاجار چی به سر زنان و کنیزان حرمسرای شاهان قاجار اومد؟»

 

الف- باستانشناسیِ تاریخ نزدیک این امکان را به پژوهشگر گذشته می‌دهدتا فرآیندهای تاریخی‌ای را که به وضعیت فعلی منجر شده دوباره ببیند و بشنود صداهایی را که در هلهله و همهمۀ فریادهای سیاسی مسلط حذف شده یا ناشنیده باقی مانده است. کتاب باستانشناسی سیاست‌های جنسی و جنسیتی به کوشش لیلا پاپلی و مریم دژم‌خوی و همکارانشان قصد دارد در دو فصل مستقل و در عین حال مرتبط به باز-رسی سیاست‌های جنسی و جنسیتی در اواخر عصر قاجار و دوره پهلوی اول بپردازد. کتاب بسیاری از پیشفرض‌های ذهنی ما درباره تاثیر مداخله‌های مدرن در تنظیم مناسبتهای جنسی و جنسیتی را به چالش می‌کشد و ما را با این پرسش رها می‌کند که آیا مادران سنتیِ ما در دوره قاجار حال و روز بهتری از مایِ مدرن نداشته‌اند؟

ب- فصل اول با عنوان طولانیِ«بدن سوبژکتیو و ابژکتیو: نگاهی به استراتژی‌های کنترل بدن با تاکید بر تغییر نظم جنسیتی و جنسی در دورۀ پهلوی اول» نوشته مریم دژم‌خوی و حسن موسوی به گردواری شواهدی بر این مدعا اختصاص دارد که در دیکتاتوری پهلوی هر فرد فی‌نفسه خطری برای حکومت مرکزی به شمار می‌رفت و باید با ابزارها و به شیوه‌های مختلف سرکوب و کنترل می‌شد. تولید شهروندان مدرن از روستاییان و کشاورزانِ سنتی برای ایجاد قابلیت حکمرانی مستلزم اِعمال تغییراتی همه جانبه در همه شئون زندگی مردم بود- مناسبات جنسی از مهمترینشان. نویسندگان این مقاله با نقب زدن به گذشته و شرح تنوع و تکثر موجود در زیست جنسی و جنسیتی ایرانیان در دوره قاجار نشان می‌دهند چگونه مدرنیتۀ رضا خانی امر جنسی را به امر سیاسی تبدیل کرد و دیگریِ جنسی توسط دولت طرد و به حاشیه رانده شد. هم زنان و هم اقوام در این دوره تضعیف، تربیت و کنترل شدند. نویسندگان می‌گویند «تبلیغ آزادی و رشد زنان در دوره رضا خان نمایشی بیش نبود؛ نمایشی که در آن قدرت در تن مردانۀ رضاخان نمود می‌یافت و مرد معیار قدرت بود. زنان از دورۀ مشروطه و حتی پیش از آن حرکت‌هایی را آغاز کرده بودند که با انتشار روزنامه و تاسیس مدرسه و کانون‌های زنان به اوج خود رسیده بود. رضا خان نه تنها این کانون‌ها و روزنامه های مستقل را توقیف کرد، بلکه اقدام به گشایش‌ انجمن‌های فرمایشی کرد که تقریباً زیر نظر مستقیم خود او اداره می‌شدند و البته…بسیاری از فعالان زن از پیوستن به این دست کانونها خودداری کردند» نویسندگان بخش نخست کتاب را با تمثیل لطیف و تکان‌دهنده‌ای تمام می‌کنند. تشبیه آرمانشهر رضاخانی به شهری تمیز و منظم با شهروندانی یکسان پوش و همسان اندیش که جایی برای مطرودان از این نظم تحمیلی ندارد.  آن سوی مرزهایش انبوهی از به حاشیه راندگان در حلبی‌آبادها و شهر نوها زندگی می‌کنند.

ج- فصل دوم کتاب با عنوان «نفت به مثابه باتلاق: بررسی باستان‌شناختی مشارکت اقتصادی و مالکیت زنان در ایران معاصر» نوشته لیلا پاپلی، عمران گاراژیان و گوهر سلیمانی عمدتن به موضوع قدرت اقتصادی زنان در گذشته نزدیک پرداخته و تاثیر مدرنیته و اقتصاد نفتی بر زندگی زنان ایرانی را بررسی کرده است. پیش از نفت و دوره پهلوی معیشت مبتنی بر کشاورزی زنان و مردان را یکسان وادار به تحرک می‌کرد، اما زندگی شهری بیش از همه زنان را حذف و خانه نشین کرد. عمده مقاله به بررسی مهریه و تاثیر آن بر زندگی زنان با بررسی زندگی سیصد زن از سه نسل در خانواده‌های استان خراسان تمرکز دارد.  نویسندگان مقاله با مطالعه مفصل میدانی درباره دارایی‌هایی که زنانِ قدیم عمدتن از طریق مهریه، جهیزیه یا هدیه به دست می‌آورده‌اند نشان می‌دهند چگونه در دوره مدرن زنان قدرت اقتصادی و اجتماعی گذشته خود را از دست داده‌اند. خانواده از نهادی تولیدی و زنان از موجوداتی مولد در اقتصاد تبدیل به نهاد و موجودات مصرفی شده‌اند و دارایی‌های اقتصادی زنان تبدیل به عددی معین از سکه‌های طلایی شده است که تنها به هنگام طلاق(شاید) به کار آید.

در جهانِ سنتی مهریۀ در مقابل حقوق مادی کمتر زنان و متناسب با نحوه زیست آنان (حق آب، زمین، باغ، احشام و…) به زنان امکان تاثرگذاری در حیات اجتماعی و اقتصادی خود و دیگران را می‌بخشید، اما امروز تنها راه دستیابی زنانِ تحصیلکرده و فاقد مهارتِ غیر شاغل (عمده زنان ایرانی) به ثروت ارث است که آن هم با محدودیتهای بسیاری مواجه است. نویسندگان در کنار توسعه مدرنیته و شهر نشینی، اصلاحات ارضی را یکی از عوامل موثر بر فقر زنان و محروم شدن آنها از امکانهایی می‌دانند که سابق بر این در اختیار مادربزرگان ما بوده است… نتیجه اینکه زن ایرانی امروز نسبت به مادربزرگش فقیرتر، منفعل‌تر و مصرفی‌تر شده است.

 

برای اطلاع از سرنوشت زنان حرمسرای قاجار و به طور کلی اطلاعات بیشتر از تغییرات نحوه زیست جنسی و جنسیتی ایرانیان در گذشته نزدیک بنگرید به:

باستانشناسی‌ سیاست‌های جنسی و جنسیتی در پایان عصر قاجار و دوره پهلوی اول، به کوشش لیلا پاپلی و مریم دژم خوی، نشر نگاه معاصر، 1397.

 

 

بیان دیدگاه