جوزف کمبل، اسطوره شناس، مینویسد ما در لحظه جالب آفرینش قرار داریم. زنان تا اندازهای از چنگ قیود سنتی خانواده سنتی رهاشدهاند، درحالیکه برای آنها الگوهای مونثی وجود ندارد. آنها در جستجوی فردیت متمایز خود به صحنه آمدهاند در حالیکه روان آنهاهنوز بار اسارت این قیود را به دوش میکشد. زنان فردیت خود را جستجو میکنند که برای آن الگویی وجود ندارد و برای مردان نیزالگویی برای ازدواج با زنان فردیت یافته وجود ندارد: این لحظه لحظه آفرینش است.
یک طرف ما ایستادهایم و در طرف مقابل دستکم چندهزارسال تاریخ که زن را با پردهنشینی و فرمانبرداری و با زمین و باروری و تولیدنسل معنا میکرده است.
حالا روایتهای زنان از نسبت خودشان با عشق و عاشقی و از آن بالاتر با مادری(مهمترین ویژگی و رسالت زن)را در شبکههایاجتماعی بخوانید.
مادری و فردیت در شکل فعلی آن نمیتوانند با هم جفت و جور شوند. فردیت به جماعتی از زنها این گستاخی را داده که بگویندنمیخواهند مادر شوند! در تمام تاریخ زنی که «نمیتوانسته» مادر شود اسباب سرافکندگی بوده و حالا حرف از «نخواستن» میزنند_کم نیستند این زنها.
باز، زنانی وجود دارند که در شرایط موجود و جهان امروز از قرار گرفتن در نقش مادری به شکل سنتی ابراز نارضایتی میکنند… گوش وهوش تاریخ سوت میکشد_کم نیستند این زنها.
فردیت یعنی حق انتخاب و این حق، اجبار بر مادری را به تأخیر انداخته. گاهی مانع آن شده. (همین امروز فیلم زنی در فضای مجازی منتشر شده بود که میگفت رابطه ده سالهاش با مردی که دوست داشته به سرانجام نرسیده و او با توجه به شرایط سنی و جسمیاش هرلحظه دارد از «امکان مادری» دورتر میشود و عذاب میکشد)_کم نیستند این زنها
میبینید؟ حتی درمورد مادری هم بسیار روایت وجود دارد که با روایت غالب درباره نسبت زنان و باروری جور نیست. میتوانید جای«مادری» هر آنچه زن به آن الصاق شده و هرآنچه زنانگی با آن بافته شده بگذارید.
امکان آفرینشگری ولی دوباره در دست زنها قرار گرفته. این بار هم لحظه آفرینش از تقریباً هیچ را آنها خلق کردهاند. سالهای زیادی باید بگذرد. مادران و دختران زیادی بیایند و بروند تا «الگوهایی» خلق شود
( دستکم در موضوع مادری علم حتماً کمک خواهد کرد. چراکه، بخشش و مشارکتِ بیدریغ و حیاتیِ زنها ناگهان محدود/متوقف شده تا چشمانداز جدیدی گشوده شود.)
کمبل در صفحات پایانی کتاب اشاره میکند که آنچه درباره اساطیر و الههها گفته همه از زبان مردان روایت شده است، اما «در زنانچ یزی وجود دارد که هنوز جهان آن را نشناخته، و ما دیدنش را انتظار میکشیم»
جوزف کمبل، الههها؛ اسرار الوهیت زنانه، ترجمه عباس مخبر، نشر مرکز.